یک جلویش تا بینهایت ؛ صفرها...

توی حساب: فقط "یک" عدده!
تو این عالم: فقط "یک عدد" ه!
بقیه هر چه هست، صفر است، همه صفرند، هیچ اند، پوچ اند، خالی اند
"صفر": یک دایره تو خالی، دور می زند تا آخرش برسد به اولش و … هیچ! همین!
فقط، یک است و جلوش (تا بی نهایت) صفرها ...

صفر: خالی، پوچ، هیچ!
وقتی بخواد خودش باشه، تنها باشه، وقتی بخواد فقط با صفرها باشه
اما وقتی جلو "یک" بشینه…؟!
وقتی بخواد فقط برای "یک" باشه، از پوچی و از تنهایی در بیاد، همنشین یک بشه؟!

تو بچه جان!
بچه 9 ساله، دو ساله! که هیچ بودی، خاک بودی، خوراک شدی
هشتاد سال دیگر، نود سال دیگر، یک بچه پیر میشی، هیچ می شی، خاک می شی
دور می زنی، دایره ای، بی جهت، بی معنی، تو خالی مثل صفر.

وقتی برای خودت زندگی می کنی، وقتی بخوای فقط برای "خودت" باشی، تنها باشی
وقتی بخوای فقط با صفرها باشی، عمر تو، مثل یک خط منحنی، روی خودت دور می زنه
مثل صفر، باز از آخر می رسی به اول!

می مونی، می گندی، مثل مرداب، مثل حوض، بسته میشی، مثل دایره، مثل "صفر"!
اما اگر جلو "یک" بنشینی…؟
اگر بخوای فقط برای یک باشی، از پوچی و از تنهایی در بیای، همنشین "یک" بشی…؟!
باید برای دیگران زندگی کنی
عمر تو، مثل یک خط افقی، پیش میره
مثل راه، مثل رود‌، وقتی از "خودت" دور بشی
از آخر، به آبادی می رسی، مثل راه از آخر، میریزی به دریا، مثل رود ...

اما اگر جلو "یک" بنشینی، اگر بخوای فقط برای "یک" باشی
از پوچی و از تنهایی در بیای
همنشین "یک" بشی، باید برای دیگران "بمیری"
عمر تو، مثل یک خط عمودی، بالا میره
مثل موج، مثل طوفان، مثل یک قله بلند مغرور، تو تپه ها
مثل درخت سرو آزاد، تو خزه ها، (که رو به خورشید میرویه به آسمان قد می کشه)
مثل یک "انسان بزرگ"، یک "شهید"، یک "امام"، تو گرگ ها، تو روباه ها، تو موش ها، تو میش ها
که "پا میشه"، که "می ایسته"، که بپا خیزی، بایستی، تو صفرها
مثل "یک"!

بله، فقط "یک" عدده
فقط "یک عدد" ه!
شماره ستاره ها، منظومه ها، زمین، آسمان، شماره تمام چیزهای عالم، "یک"، جلوش (تا بینهایت) صفرها!
"یک" ی هست
"یک" ی نیست
غیر از "خدا"، هیچ چیز نیست
هیچ کس نیست ...




نظرات 4 + ارسال نظر
m.m شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 00:03

"انتم فقرا الی الله ..."
با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خاهی کن

حقیقی شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 23:21

در کف بازار دنیا عمر خود را باختی
سکه ها را جمع کن!بحث چار و ۵ نیست...

بهروز شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 17:39

زیبا بود...

masoum_m یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:08

راستی فراموش کردم بنویسم که این متن از کتاب یک جلویش تا بینهایت صفرهای دکتر علی شریعتی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد